چگونه از مرحله سرنوشت‌ساز انتخاب رشته عبور کنیم/درباره رتبه کنکور و مادران کمال‌طلب!

گروه خانواده – خبرگزاری فارس؛ نتایج اولیه کنکور سراسری امسال هم منتشر شد و نوجوانان پشت کنکوری، راضی یا ناراضی وارد مرحله دیگری از زندگیشان شدند: مرحله حساس و سرنوشت ساز انتخاب رشته.

برخی از داوطلبان هنوز در شوک نتیجه با دیدن رتبه خود دچار نا امیدی و یاس شدند و راه روبرویشان را بن بستی دیدندکه گریزی از آن نیست البته در این میان از نقش والدین نیز نباید بگذریم که با ایده آل نگری و تلاش برای اینکه یک مهندس یا پزشک در خانواده داشته باشند، به فرزندانشان در داشتن احساس یک انسان شکست خورده مغلوب کمک می کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سجاد کریمان مجد مشاور تخصصی روابط عاطفی جوانان و روانشناس خانواده در ابتدا توصیه هایی به نوجوانان برای گذر از این بحران داشت و توصیه هایی برای داشتن یک انتخاب رشته مطلوب ارائه کرد.

 

انتخاب درست در گذرگاه های پر استرس زندگی

موضوع انتخاب رشته ، انتخاب همسر و شغل و یا حتی موضوع بچه دار شدن یا نشدن و موضوعاتی از این دست ، انتخاب های پر استرسی هستند که هر فردی در بازه های زمانی مختلف زندگی آن را تجربه می کند و اگر فرد روش درست مواجهه با این انتخاب ها را نداند  می تواند یک استرس و فشار روانی زیادی را به وجود بیاید.

نکته اساسی این است باید در نظام فکری ما جریان شکست و پیروزی درست شکل گرفته باشد. یعنی در زمان کودکی وقتی با مشکلی مواجه می شدیم، خانواده  تجربه شکست را به عنوان یک تجربه عجیب و غریب برایمان تعریف  نکرده باشند و مسبب این نشده باشند که همیشه از شکست هایمان فرار کنیم و یا آنها را مخفی نگه داریم؛ تجربه عدم موفقیت در رشته مورد علاقه یا عدم کسب رتبه مورد نظر در کنکور به هیچ وجه نمی تواند حال ما را به اندازه ای بد کند که بخواهیم از زندگی دست بکشیم و یا نا امید شویم.

شکست جزئی از زندگی است

پس اولین گام برای این که بتوانیم نسبت به نارضایتی از رتبه کنکور واکنش منفی اغراق آمیز نشان ندهیم و بتوانیم قدرتمند تصمیم گیری کنیم این است که قبول کنیم که این موضوع کاملا از حیطه اختیارات ما خارج بوده است و حتی نوع واکنش مان به مدل تربیتی در دوران کودکی و رفتار والدین  در مواجهه با شکست های زندگی مربوط می شود.

به خصوص افرادی که در خانواده تک فرزند بزرگ شدند ، به دلیل اینکه در مواجهه با مشکلات مختلف وارد رقابت درون خانوادگی با بچه دیگری نبودند وهمیشه خواسته هایشان بدون شکست و نه شنیدن محقق شده است، بیشتر دچار مشکل می شوند و این موجب یک مشکل جدی در تصمیم گیری های مختلف فرایند زندگی می شود.

 

شکست در کنار رشد

نکته بعدی که مرتبط با مدل تربیتی پدر و مادر است و می تواند به اندازه تجربه شکست مهم باشد و انحصاری در گذشته ندارد و همین الان هم می توان آن را ایجاد کرد، به نگاه و جهان بینی فرد نسبت به دنیای اطرافمان مربوط می شود. دنیایی که در آن رنج ها و لذت ها در کنار هم معنا پیدا می کنند. دنیایی که اگر قرار باشد رشدی برای فرد در آن اتفاق بیفتد ، راهی جزشکست در کناررشد وجود ندارد. راهی نیست جز اینکه رشد در کنار یک شکست اتفاق بیفتد و هیچ مرد موفقی نیست که در زندگی اش شکست را تجربه نکرده باشد.

قطعا بعد از این شکست موفقیت خواهد بود به شرط اینکه نمودار رشدی شما رو به جلو باشد و خسته نشوید. در کنا راین شکست نباید اهداف و آرزوهای خود را رها کنید و با دلزدگی روند زندگی را به جلو ببرید . باید بدانید به لحاظ زمانی در این مقطع از زندگی برای شما شکست در کنکور سراسری به وجود آمده اما می توانید این شکست را به تجربه خوب موفقیت تبدیل کنید.

 

قانون زندگی را بپذیریم

این قانون زندگی است و این قانون به ما یاد داده است که همیشه لذت موفقیت از کنار رنج شکست ها بدست می آید و انسان ها هیچ گاه نمی توانند نمودار رشدی خودشان را بدون هیچ شکستی طی کنند و همیشه این نمودار صعودی باشد. در زندگی همه افراد ، دوره روبه افول و شکست هم وجود دارد. اگر این اتفاق در زندگی نوجوانان در زمان شرکت در کنکور سراسری افتاد و در انتخاب رشته تحصیلی و رتبه ای که بدست آوردند، این حس را تجربه کردند ، بدانند که این جزیی از زندگی است و جریان زندگی تا بوده همین بوده است.

 

سخنی با کنکوری ها

روی سخنم با نوجوانی است که دوستش توانسته به همان رتبه مورد نظرش دست یابد و به این ترتیب به  رشته مورد علاقه اش نزدیک شود؛ باید بداند که آن فرد هم یا پیش از این تجربه شکستی را داشته است یا در جریان زندگی شکستی در انتظارش خواهد بود فقط تفاوت آن فرد با شما در این است که او در مقطع دیگری از زندگیش شکست را تجربه می کند. قطعا بعد از این شکست موفقیت خواهد بود به شرط اینکه نمودار رشدی شما رو به جلو باشد و خسته نشوید. در کنا راین شکست نباید اهداف و آرزوهای خود را رها کنید و با دلزدگی روند زندگی را به جلو ببرید . باید بدانید به لحاظ زمانی در این مقطع از زندگی برای شما شکست در کنکور سراسری به وجود آمده اما می توانید این شکست را به تجربه خوب موفقیت تبدیل کنید.

پذیرش رنج و لذت در کنار یکدیگر

این اتفاق به طور مداوم در زندگی شما رخ می دهد و شکست ها و پیروزی های متعدد و مختلفی را در گذرگاه های زندگی تجربه می کنید. این موضوع به معنای ناتوانی و آسیب پذیری شما نیست و نشان نمی دهد که شما نمی توانید از پس مشکلات زندگی بر بیایید. این موضوع پذیرش قانون زندگی است و قانون زندگی یعنی پذیرش زنج ها در کنار لذت هایی که در زندگی به وقوع می پیوندد.

در جریان زندگی هیچ وقت یک گذاره و گزینه به تنهایی تعیین کننده نیست. المان های مختلفی هستند که می توانند نقش تعیین کننده ای در زندگی داشته باشند تا حال زندگی شما خوب باشد. اینکه شما در دوره کارشناسی در چه دانشگاهی تحصیل می کنید و در چه رشته ای دوران تحصیلی خود را پشت سر می گذارید ، تمام زندگی شما را تشکیل نمی دهد. تمام زندگی شما را مسائل مختلفی کامل می کند حتی اگر فکرمی کنید محل زندگی یا محل تحصیلتان و رشته تحصیلی آینده شما را رقم می زند بازهم در اشتباه هستید. چرا که می توانید مقاطع تحصیلی مختلف را در بازه های زمانی دیگر زندگی دوباره تجربه کنید. اگر از رشته خود در مقطع کارشناسی ناراضی هستید نگران نباشید چرا که شما می توانید در مقطع کارشناسی ارشد در رشته ای که به آن علاقه دارید  ادامه تحصیل دهید و حتی می توانید دوباره در کنکور سراسری برای رشته مورد علاقه تان تلاش کنید و آزمون دهید. تمام زندگی منحصر به این نیست که شما فقط در آن رشته ای که دوست دارید تحصیل کنید امکان دارد موقعیتی که برای شما به عنوان یک تهدید به شمار می رفت یک فرصت مناسب باشد تا جوانب دیگر توانمندی خودتان را محک بزنید و آن ها را پیدا کنید. همین امر کمک می کند تا شما با ابعاد شخصیتتان آشنا شوید و رشد بیشتری داشته باشید.

 

باور کنید که خودتان را کامل نمی شناسید

به این موضوع فکر نکنید که خودتان را به خوبی می شناسید، برخی اوقات باید ما دستانمان را در دستان روزگار بگذاریم تا ما به جایگاهی سوق دهد که باید در آن باشیم. به این موضوع اطمینان داشته باشید که اتفاقات در این دنیا بر مبنای توانمندی های فعلی شما شکل نمی گیرد. اتفاقات بر اساس آن چیزی که خدا بخواهد برای شما رقم بزند شکل خواهد گرفت.

والدین اجازه بدهند فرزندان خودشان بر اساس علاقه، توانایی و کارامدی انتخاب کنند. به جای نقش کنترلگری، نقش مشاوره ای داشته باشند. به پدر ومادری که کمال طلب-وسواسی هستند توصیه می شود که در زمان انتخاب رشته فرزند شان سکوت کنند و اجازه دهند خودش بر اساس معیارهای گفته شده ، انتخاب کند تا بعدها نیز فرزند، مسئولیت انتخابش را برعهده بگیرد وگرنه این والدین هستند که در آینده به عنوان کسانی که نقش مداخله ای در انتخاب رشته دارند از طرف فرزندشان بازخواست می شوند.

 

علاقه مندی، اولویت اول انتخاب

شرط اول و اساسی درس خواندن در یک رشته مشخص علاقه مند بودن به آن رشته است که البته علاقه مندی به یک رشته در اکثر اوقات پیش از آنکه آن رشته را تجربه نکنید بدست نمی آید. انسان ها چیزهایی را که از آن ها اطلاعاتی ندارند نمی توانند به طور عمیق درک کنند و دوست داشته باشند. چه بسا پس از انتخاب رشته و فعالیت در آن متوجه شوید که آن رشته مورد علاقه شماست و در آن احساس رضایتمندی دارید. اما برای آنکه میزان ریسک انتخاب اشتباه در رشته تحصیلی کاهش پیدا کند پیش از انتخاب رشته حتما با افرادی که در آن رشته توانسته اند تحصیلات خود را تکمیل و وارد بازار کار شوند مشورت و گفتگو کنید. به اشتباه سراغ دانشجویان بدحالی که به زور در آن رشته ادامه تحصیل می دهند نروید. با افراد موفقی گفتگو کنید که توانستند در آن رشته زندگی خود را به خوبی جلو ببرند.

از توانایی هایتان غافل نشوید

توانمندی خود را در انجام رشته مورد علاقه بسنجید . شاید من پزشکی را دوست داشته باشم ولی توانمندی ساعت ها مطالعه و تشریح را ندارم . پس اگر علاقه در میان بود ولی توانمندی نداشتیم ، نباید آن رشته را انتخاب کنیم.برای سنجش توانمندی های خود به مدل پشتکارتان، حجم هوش و استعدادتان رجوع کنید.

کارآمدی رشته را بسنجید

کارآمدی رشته را نیز فراموش نکنید باید بررسی کنید که رشته مورد نظرتان دردی از دردهایتان دوا می کند ، برایتان مفید خواهد بود و می تواند به عنوان یک شغل و منبع درامد باشد.علاقه مندی، توانمندی، کارآمدی سه مولفه مهم هستند که باید به ترتیب بررسی شود تا بتوان حال خوبی را با یک انتخاب رشته مناسب در زندگی تجربه کرد.

والدین کمال طلب به گوش!

وقتی والدین بیشتر از فرزندان نسبت به رشد آنها دغدغه مند هستند و برای آن تلاش می کنند به احتمال زیاد، والدین ، کمال طلب - وسواسی هستند و کسانی هستند که برای زندگی فرزندشان آن قدر دغدغه مند هستند که نمی توانند شرایط روانی خودشان را به عنوان یک بزرگتر در فضای خانه حفظ کنند تا فرزندشان احساس آرامش داشته باشد. پدر و مادری که آرزوها و خواسته های خودشان را در آینده فرزندانشان می بینند نگاهی آسیب زننده دارند و بسیاری از والدین با شنیدن رتبه کنکور فرزندشان برای این ناراحت و دلخور می شوند که می خواهند خواسته های خودشان را در فرزندشان محقق کنند . در حالی که هر فردی آزاد است تا انتخاب خودش را در زندگی داشته باشد نه انتخاب تحمیلی .

والدین اجازه بدهند فرزندان خودشان بر اساس علاقه، توانایی و کارامدی انتخاب کنند. به جای نقش کنترلگری، نقش مشاوره ای داشته باشند. به پدر ومادری که کمال طلب-وسواسی هستند توصیه می شود که در زمان انتخاب رشته فرزند شان سکوت کنند و اجازه دهند خودش بر اساس معیارهای گفته شده ، انتخاب کند تا بعدها نیز فرزند، مسیولیت انتخابش را برعهده بگیرد وگرنه این والدین هستند که در آینده به عنوان کسانی که نقش مداخله ای در انتخاب رشته دارند از طرف فرزندشان بازخواست می شوند.

 

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: والدین کنکور خانواده نوجوانان رشته مورد علاقه کنکور سراسری انتخاب رشته داشته باشند قانون زندگی عنوان یک آن رشته زندگی شما کمال طلب برای شما بر اساس شکست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۲۱۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شهید عبدالرضا موسوی جانشین شهید  محمد جهان آرا در سپاه خرمشهر بود. این دو شهید بزرگوار تا پای جان برای حفظ شهرشان در هنگام تجاوز دشمن جنگیدند و همراه دیگر مدافعان خونین شهر مقاومت کردند.

چهارم آبان ۵۹ که خرمشهر سقوط کرد، همگی هم قسم شدند تا خاک میهن را از دشمن پس بگیرند، اما قسمت نبود هیچ کدام شان آزادی خرمشهر را در سوم خرداد ۱۳۶۱ ببینند. محمد جهان آرا در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان در کهریزک تهران به شهادت رسید و موسوی نیز در ۱۷ اردیبهشت سال ۶۱ در جریان عملیات «الی بیت المقدس» و قبل از آزادی خرمشهر شهید شد.

به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید دکتر عبدالرضا موسوی، با فراهه عبدالخانی مادر و خاتون موسوی خواهر شهید گفت و گویی انجام دادیم.

بانو عبدالخانی مادر ۸۶ ساله شهید در بیان خاطراتی از آخرین ماه‌های حیات زمینی فرزندش می‌گوید: شاید دو یا سه ماه به شهادت عبدالرضا باقی مانده بود که هفته‌ای چند بار من را به گلزار شهدای آبادان می‌برد. آن زمان خرمشهر سقوط کرده بود و ما در آبادان حضور داشتیم.

مادر شهید ادامه می‌دهد: یکبار به عبدالرضا گفتم: پسرم! چرا این قدر من را به گلزار شهدا می‌آوری. جا‌های دیگری هم برای رفتن و سرزدن وجود دارد. در پاسخ گفت: "اینجا قطعه‌ای از بهشت است مادر جان! اینجا بهترین بندگان خدا آمریده اند. " دو یا سه ماه بعد خودش هم به شهادت رسید و پیکرش در همان گلزار دفن شد.

وی در بیان خاطره دیگری از فرزندش اظهار داشت: یک روز دیدم که عبدالرضا برمزار شهیدی قرآن می‌خواند. صوت بسیار زیبایی داشت. آن روز مرحوم همسرم (پدر شهید) همراه مان بود. گفتیم: عبدالرضا‌ای کاش بر مزار ما هم اینطور با صدای خوش قرآن بخوانی. گفت: نه من دوست دارم شما بر مزارم قرآن بخوانید. من و پدرش خیلی ناراحت شدیم. گفتیم تو جوانی، اما ما سن و سالی داریم. تو باید بمانی و حالا حالا‌ها زندگی کنی. ما برای تو آرزو‌ها داریم. اما عبدالرضا روی حرف خودش بود و می‌گفت روزی می‌رسد که ما برسر مزار او قرآن بخوانیم.

این مادر شهید می‌افزاید: پسرم در اواخر عمر زمینی اش مرتب به گلزار شهدا می‌رفت. خودش هم بوی شهدا را گرفته بود. یک روز در گلزار شهدای آبادان دیدم عبدالرضا کنار مزار شهید گمنامی ایستاده و در فضای خالی کنار مزار شهید، چوبی را به زمین فرو می‌کند. جلوتر رفتم و دیدم در آن فضای خالی کنار قبر شهید گمنام، مرتب این چوب را فشار می‌دهد. پرسیدم: چرا همچین کاری می‌کنی؟ گفت: اینجا محل دفن من است. زمانی که شهید شدم، من را اینجا دفن می‌کنند.

بانو عبدالخانی ادامه می‌دهد: آن زمان هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و به حتم اگر خونین شهر آزاد می‌شد و به شهرمان برمی گشتیم، به حتم او را در خرمشهر دفن می‌کردند. چون شهر ما آنجا بود. اما انگار به دل پسرم برات شده بود که قبل از آزادی خرمشهر به شهادت می‌رسد و پیکرش را در همین گلزار شهدای آبادان دفن می‌کنند. اتفاقا همین طور هم شد و پسرم چند روز قبل از آزادی خرمشهر به شهادت رسید و پیکرش را در جایی دفن کردند که خودش نشان داده بود.

خاتون موسوی خواهر شهید نیز از قول مادرش اظهار می‌دارد: چند ماه قبل از شهادت عبدالرضا، به خاطر علاقه و جایگاه بسیار بالایی که در خانواده داشت، می‌خواست همه را خصوصا مادرمان را آماده شهادتش کند؛ لذا زیاد مادرمان را به گلزار شهدا می‌برد و برسر مزار آنها قرآن می‌خواند و از مقام شهدا برای مادر می‌گفت. همه اینها به خاطر این بود که پدر و مادر را آماده شهادتش کند.

خواهرشهید بیان می‌دارد: مادرم قضیه چوبی را که برادرم در محل دفنش به زمین فرو برده بود را تعریف کرد. روز دفن عبدالرضا، این چوب درست بالای مزارش بود. ما آن چوب را می‌دیدیدم و به کرامت این شهید بزرگوار پی بردیم که چطور مدتی قبل از شهادتش، محل دفن خودش را نشان داده بود. مادر می‌گوید وقتی که من چوب را بالای مزار پسرم دیدم، همانجا فهمیدم خدا نگاه بسیار خاصی به او دارد.

خواهر شهید می‌افزاید: سال ۱۳۵۵ شهید عبدالرضا موسوی در رشته پزشکی در کل ایران نفر اول شد و همچنین نفر اول اعزام به خارج از کشور بود. این شهید بزگوار سرشار از نبوغ، استعداد، هوش، ذکاوت، پشتکار، تقوا، تواضع، مدیریت، مسولیت پذیری و البته خلوص محض بود.

انتهای پیام/